به نام خدا...مثلا ،یارو می بینی مرد است،کت و شلوار و ریش و سبیل و اِهن و تلوپ و صدای دورگه و کلاه شاپو و اسم مذکر و حتی زن و بچه و با این همه قرائن مثبته و دلایل مویده ی ذکوریت و رجولیت اش، بعضی احساسات زنانه دارد! مقصودم بعضی انحرافات جنسی نیست، نه، آن ها که کار فکاهی نیست، آن را خود این ابناء قابیل ابتکار کرده اند، صحبت از شوخی فرشتگان است که گاه آدم عوضی می سازند و گاه آدم خنده دار که مثلا مرد است، قر و غمزه می کند ، ناز می کند ، زیر ابرو برمیدارد، از عیالش در منزل کتک می خورد و از فرط"نجابت" هیچ عکس العملی نشان نمی دهد، فقط می رود گوشه ای یواش یواش ، به طوری که شوهر مونثش متوجه نشود و باز کنکش نزند گریه می کند ، و یا می رود پیش جاری سبیلو ، و یا آبجی ریشدار یا برادر یا همسایه یا همکارش درددل می کند، یا می نشیند و ساعت ها غیبت می کند، یا در برابر رقیبش ، دشمنی و حسدهای ملاباجیانه می ورزد و علیه همکار اداری اش هووگری می کند و برای از پا انداختن اش به جادو و جنبل متوسل می شود ، می رود پیش بزرگتر محله یا داش محله یا سرپرست خانواده از دستش شکایت می کند ، چغلی می دهد ، دروغ و راست سرهم می کند و پُرش می کند، پیشش گریه می کند و آه می کشد و وقتی دید اوقات او از دست طرف تلخ شد ، توی دلش قند آب می کند، دلش غنج می زند ، اگر هیچ کار از دستش ساخته نبود ،
کتاب دعا برمیدارد و با دلی شکسته می رود به حرم و دخیل می بندد و زارزار اشک می ریزد و همکارش را نفرین می کند ،برای مرضش، تصادفش ، عزلش نذر می کند ، قربانی می کند...یا همیشه توی زندگی دنبال یک سرپناه ، آقابالاسر ، تکیه گاه ،یک "مرد زندگی" می گردد و گاه حالات مشخص و روشنی را در خود احساس می کند ، از قبیل برحی حالات "ماهانه" که در این ها س پاکبازان...
ما را در سایت پاکبازان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pakbazano بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت: 0:59